مهارت های ارتباطی کدامند و چگونه می توان آن ها را تقویت کرد؟
مهارتهای ارتباطی چیست؟ شاید هیچ کدام از حیطه های زندگی ما وجود نداشته باشد که رد پایی از ارتباط بین فردی در آن نباشد! از یک خرید ساده تا دفاع از پایان نامه! از احوالپرسی با یک همسایه تا موضوعات پیچیده در ارتباط با همسر و فرزند! چیزهایی در ارتباط بین افراد وجود دارد که می توان آنها را یاد و به کار گرفت. همان طور که حیطه ارتباط گسترده است، نوع ارتباط ها می تواند متفاوت باشد لذا ملاحظات متفاوتی نیز در ارتباط با افراد وجود دارد. در این مقاله به اصول کلی مهارت های ارتباطی می پردازیم که درباره بیشتر موقعیت های ارتباطی کاربرد دارد.
1. گوش دادن فعال : مهمترین مهارت ارتباطی!
گوشدادن یک فرایند فعال است و به معنای “تلاش متمرکز ما برای فهم واقعیتی است که فرد مقابل آنرا بیان میکند” بنابراین موقع شنیدن کارهای دیگر مان را بهتعویق میاندازیم و با دقت بهحرفهای فرد مقابل گوش میکنیم. از گوش دادن فعال و جزئیات آن بیشتر بخوانید. این یکی از مهمترین مهارتهای ارتباطی است که شروع یک ارتباط موثر را سببشده و فرق زیادی با شنیدن دارد.
2. همدلی
همدلی یکی درگیر از مهارت های ارتباطی است که یعنی خودت را جای او قرار دهی و مسائل را از دیدگاه و موقعیت او درک و احساس کنی. سجاد وقتی مشاهدهکرد که همکارش درگیر سوگ ازدستدادن مادر شدهاست، خودشرا جای او گذاشت : تصورکرد اگر واقعا مادر خودش ناگهان بر اثر سکته فوت میکرد چه احساسی میداشت؟ بعد از چند روز سرکار میآمد؟ و دوست داشت دیگران و همکاران با او چگونه برخورد می کردند؟ باخود میگفت “دوست داشتم تا یک هفته کسی از محل کار با من تماس نگیرد و همکارانم کارهای مرا موقتا برایم انجام دهند و برای تسلیت به مراسم ها بیایند!”
سجاد هم همین کار را کرد و قرار شد کارهای دوستش را موقتا انجام دهد و با سایر همکاران برای مراسم شرکت کند. این میشود برخورد” همدلانه “! به این ترتیب رابطه سجاد با همکارش تقویت و محیط کاری ش گرم و صمیمی تر شد.
مساله ای که درباره همدلی وجود دارد این است که زیاده روی در آن ممکن است با چالشهایی روبرو باشد مثلا اگر سجاد از انجام مسئوليت های خودش باز بماند مورد سرزنش قرار میگیرد. زیاده روی در همدلی موجب میشود ما خودمان را فراموش کنیم و اشکالات دیگری در کار خودمان ایجاد شود.
3 زبان بدن در مهارت های ارتباطی
بخش زیادی از دانشی که در یک مکالمه منتقل میشود صرفا از طریق کلمات نیست!
هرگاه بهار می خواهد گفتگو درباره موضوع مهمی را شروع کند همسرش به خوبی متوجه میشود چون دراین مواقع بهار موهایش را از پشت می بندد و دستانش را به هم مشت می کند! چهره ش جدی میشود ولحن کلامش آرام میشود. مهران می داند صحبت از مساله مهمی است و او هم کارهایش را معلق کرده و کنار بهار می نشیند و با دقت به او گوش میدهد.
منظور از زبان بدن در مهارت های ارتباطی توجه به حالات بدنی و چهره ای اوست که خودش حامل پیام مهمی است.
نکته جالبتر اینکه وقتی بهار با بغض شروع می کند مهران میداند مساله یک بار عاطفی شدید و منفی دارد و برای ارتباط در آن زمان مهمتر از محتوای مطلب، حسی است که ایجاد کرده است که احتمالا غم یا خشم یا ترس است.
مساله مهم در بیان غیرکلامی ( زبان بدن) این است که زبان بدن “ما” نیز حرف های ناگفته مهمی را منتقل می کند :
وقتی ما روی کاناپه لم بدهیم با پاهایی ازهم دور و دستهایی بازشده نشان از خستگی و بیانگیزگی ما برای شنیدن دارد و گاهی میتواند توهین آمیز تعبیر شود.
نگاه کردن بهصورت فرد مقابل، حالت خمشده به سمت جلو و هماهنگشدن با احساس فرد مقابل، نشانههای بدنی مهمی از سمت ما بهفرد دیگر است که نشان از “مهم بودن این رابطه” برای ما دارد.
4. رویکرد مثبت و صمیمی داشته باشید
احسان مدیر هتل است . هرگاه با تماسهای نصف شب ازسمت پرسنل روبرو میشود بهشدت خشمگین میشود. او خودش چنین اجازهای را به پرسنل دادهاست که هر زمان مساله اورژانس پیشآمد تماس بگیرند. وی به خوبی میداند اگر با پرسنل ش تند برخورد کند ممکن است نیروهای خوب ش رااز دست بدهد! او تلاش میکند با یادگیری مهارتهای کنترل خشم عصبانیت را در رابطه وارد نکند.
یکی از مسائلی که به رویکرد مثبت ما کمک می کند این است که علت آن اقدام چه بوده است؟ “چرا او چنین رفتاری می کند؟”
وقتی احسان به این فکر کرد که پرسنل برای نظم هتل تماس می گیرند ماجرا تا حد زیادی عوض شد.
در ارتباط مهم است خشم را وارد گفتگو نکنیم و لحن کلامی سرشار از احترام و مهربانی داشته باشیم. گاهی ارائه یک لبخند متناسب با رابطه می تواند حس خوشایند و سرزنده ای را منتقل کند.
منبع: thebalancecareers.com
دیدگاهتان را بنویسید