اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) چیست؟ (علل بروز، علائم و روشهای درمان)
اختلال وسواس فکری عملی یک اختلال اضطرابی مزمن است که در آن فرد، افکار و احساسات مکرر و ناخواستهای دارد که برای رها شدن از این افکار، دست به رفتارهای مداوم و تکراریای میزند. مانند شستن و تمیزکردن دستها، بررسی و چککردن وسایل، مرور اعمال ذهنی، مثل شمارش مداوم اعداد و فعالیتهایی از این قبیل.
این شرایط در طولانی مدت باعث ایجاد تداخل در فعالیتهای روزانه و تعاملات اجتماعی فرد میشود همچنین باعث کاهش انعطافپذیری و کارایی میشود. در افرادی که دچار وسواس فکری-عملی هستند، افکار به صورت پایدار، ناخوانده و اضطرابآور، ذهن فرد را در برمیگیرند. این افکار معمولاً با رفتارهای اجبارگونه و وسواسی همراه میشوند. در اینجا فرد خود را ملزم به انجام آن میداند و انجام ندادن آنها باعث پریشانی و ناراحتی فرد میشود.
بسیاری از افرادی که دچار وسواس فکری-عملی نیستند هم ممکن است افکار ناراحتکننده یا رفتارهای تکراری داشته باشند. اما با اینحال زندگیِ روزانهی آنها مختل نمیشود و تحتتاثیر قرار نمیگیرد.
علائم اختلالات وسواسی
بیشتر افراد وسواسی میدانند که افکار وسواسی آنها واقعبینانه نیستند و اصطلاحاً نسبت به افکار وسواسیِ غیرمنطقیِ خود بینش دارند. اما ممکناست با وجودِ بینشی که دارند، تواناییِ رهاشدن از افکار و متوقف کردن آنها را نداشته باشند. در بعضی از افراد هم بینش وجود ندارد و برعکس، معتقد هستند که این افکار درست و منطقی هستند.
علائم و نشانههایی برای تشخیص وسواس فکری-عملی وجود دارند که عبارت اند از:
- وجود افکار وسواسی یا رفتارهای اجباری که بیشتر از یک ساعت در روز زمان میبرد و وقتگیر است.
- بروز ناراحتی قابل توجهی که عملکردهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی فرد را مختل میکند.
وسواسهای فکری میتوانند شکلهای مختلفی داشته باشند. بهاین صورت که یا به صورت افکار عودکننده و پایدار ظاهر میشوند، یا به صورت تصاویر ذهنی که باعث احساسات ناراحتکننده مثل اضطراب، ترس و انزجار در فرد میشود.
اغلبِ افرادِ مبتلا به وسواس فکری-عملی، تلاش میکنند تا از طریق بعضی از رفتارهای اجبارگونه که در اغلب موارد از کنترل فرد خارج است، ناراحتیِ ناشی از تفکر وسواسی خود را کاهش دهند. همچنین ممکناست درجهتِ سرکوب و نادیدهگرفتن افکار وسواسی گامبردارند. باید در نظر داشت که اجتناب از شرایط و موقعیتها ممکن است آسیب مضاعفتری را به دنبال داشته باشد. این شرایط توانایی فرد را برای عملکردهای مختلف در زندگی روزمره مختل کند و سلامت روانی و جسمی را تهدید میکند.
نمونههای رایجِ افکار وسواسی
- ترس از آلودگی توسط افراد یا محیط
- افکار یا تصاویر جنسی مزاحم
- افکار یا ترسهای مذهبی(اغلب کفرآمیز)
- ترس از صدمه دیدن خود یا عزیزان
- نگرانی شدید از تکمیل نشدنِ کار یا فعالیتی(ناقص و نصفه ماندن کارها)
- نگرانی شدید درمورد نظم، تقارن و دقت
- ترسِ از دست دادن یا دور انداختن یک چیز مهم
- مشغولیت بیش از حد فرد به افکار، تصاویر، صداها، کلمات یا موسیقی به ظاهر بیمعنی.
اجبارها در افراد وسواسی
اجبارها، رفتارهای تکراری هستند که فرد احساس میکند در پاسخ به یک فکر وسواسی، مجبور به انجام آن فعالیت یا رفتار خاص است. این رفتارها معمولاً مرتبط با افکار وسواسی هستند و فرد درجهتِ کاهش افکار، یک سری اعمالِ را انجام میدهد و این رفتارها به طور موقت، پریشانی فرد را کاهش میدهد. همان طور که ذکر شد، رفتارهای اجباری ممکن است پاسخهای شدیدی باشند که ارتباط مستقیمی با افکار وسواسی دارند.
برای مثال ممکناست برای فردی، شستن بیشاز اندازهی دستها به دلیل ترس از آلودگی باشد که این ترس شبیه یک فکر مزاحم و پایدار درون فرد جریاندارد. از طرف دیگر ممکن است فرد به فعالیتهایی بپردازد که هیچ ارتباطی با وسواس فکریِ او نداشته باشد. تحقیقات نشان دادهاند که در اغلب افرادی که به اختلال وسواس فکری-عملی دچار هستند، انجامِ یک سری تشریفات به صورت مداوم و تکرار آنها باعث صرفِ زمانِ طولانیای میشود و روال عادیِ زندگی فرد را مختل میکند.
نمونههایی از اجبارها عبارتاند از:
- شستن بیش از حد یا تشریفاتیِ دست، دوش گرفتن، مسواک زدن یا توالت رفتن. (تشریفاتی بودن از این جهت که فرد این دسته از رفتارها را با چه فراوانیای تکرار میکند یا با چه شدتی انجام میدهد و چهمدت زمانی را صرفِ انجام آن کار میکند)
- تمیز کردن مکرر وسایل خانه
- چیدمان وسایل به روش خاص
- چک کردن مکرر قفل، کلید، درها و…
- جستجوی مداوم تایید و اطمینان
- انجام دادنِ تشریفات مرتبط با اعداد مانند شمردم، تکرار کردن، ترجیحِ بیش از حد یا اجتناب از اعداد خاص و…
بررسی یک نمونه
در یک کیسِ بررسی شده که تشخیصِ اختلال وسواس فکری عملی دادهشده نمونهای از این اختلال را مشاهده میکنیم: مردی ۳۵ ساله عموی محبوبش را به طور ناگهانی بر اثر تصادف از دست میدهد.
دو سال بعد، او دچار وسواس شد و فکر میکرد که اگر به روش خاصی حرکت نکند یا راه نرود، به عزیزانش آسیب میرساند. او میدانست که این ایده عجیب و احمقانه است، اما نمیتوانست از فکر کردن به آن دست بکشد. این مرد اجبارهای مفصلی را ایجاد کرد که شامل قدم گذاشتن در راه درست بود. این فرآیند به شدت زمانبر و دست و پا گیر بود. بیرون رفتن در انظار عمومی به تنهایی یا با خانواده به یک مصیبت تبدیل شده بود که اطرافیان را هم کلافه و عصبی کرده بود.
بررسی نمونه دوم
کیس دیگری که او نیز به این اختلال مبتلا بود، یک زن ۲۱ ساله دانشگاهی بود که درگیر اولین رابطه جدی خود بود. مانند بسیاری از زنان جوان، دلش میخواست بهترین ظاهر را داشته باشد. یک روز، در حین ورقزدن کاتالوگ لباس، متوجه جذابیتِ چند مدلِ زن می شود. او با نگرانی فکر میکند که آیا این بدان معنی است که او همجنسگرا است؟ او بارها و بارها از دوست پسرش برای اطمینان خاطر سوالهایی میپرسد تا تایید و اطمینان او را هم داشته باشد که گاهی باعث آزار او میشد.
زن جوان به دلیل ترسِ از دستدادن کنترل خود و اعمال جنسی، از تنها ماندن با زنان دیگر اجتناب میکرد و مدام از خداوند طلب بخشش میکرد. وقتی یک فکر وسواسی به سراغش میآمد، او سه بار(تشریفات) به خودش میگفت که دوست پسرش را دوست دارد و تمام راه هایی را که باعث میشد احساس خوبی نسبت به دوست پسرش پیدا کند را به طور ذهنی تمرین میکرد و به این شکل حواس خود را از افکار وسواسی به طور موقت، پرت میکرد.
چه عواملی باعث ایجاد اختلال وسواس فکری میشود؟
عوامل ایجاد کنندهی اختلال وسواس فکری-عملی مشخص نیست و علت آن ناشناخته است اما تحقیقات نشان دادهاند که عوامل ژنتیکی، ضربه یا آسیب در دوران کودکی، تغییرِ ناگهانی محیط زندگی، بیماری، مرگ عزیزان، تغییرات رشدی و هورمونی و… از عواملی هستند که در بروز اختلال موثر هستند. هیچکس دقیقاً نمیداند که چرا یک فرد، دچار وسواسهای فکری میشود، با این حال میتوان تجربهی زیستهی فرد را به عنوان عواملی در نظر گرفت که در بروز اختلال نقش پررنگی دارند.
در رابطه با شیوع یا پراکندگی این اختلال، حدود ۳درصد از مردم ایالت متحده دچار اختلال وسواس فکری-عملی هستند. این اختلال اغلب در دوران کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود اما معمولاً شروع آن بین ۱۱ تا ۱۸ سالگی است. پسرها زودتر از دخترها علائم را بروز میدهند. اما به طور کلی در مرد و زن به یک اندازه شایع است. امکان دارد بعضی از افراد، برخی علائم را داشته باشند اما در زندگی روزمره آنها تداخلی ایجاد نشود و فعالیتهای مختلف آنها را با مشکل مواجه نکند.
درمان اختلال وسواس فکری-عملی
بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی زمانی که درمان مناسب را دریافت میکنند معمولاً کیفیت زندگی آنها افزایش مییابد و باعث بهبود تواناییهای فرد در زمینههای مختلف شغلی، تحصیلی، اجتماعی و… میشود؛ همچنین در فعالیتهای روزانهی خود بهبود عملکرد را مشاهده میکنند.
یکی از درمانهای موثر در این اختلال، درمان شناختی-رفتاری است.
در جلسات درمان، بیماران در شرایطی قرار میگیرند که بر ترس و وسواس خود تمرکز کنند. شروع درمان تمرکز بر مواردی است که به علائمِ خفیف منجر میشود اما با این حال در اغلب موارد فرد از ابتدای درمان اضطراب بالایی را تجربه میکند. در این زمان به فرد آموزشدادهمیشود که از انجام رفتارهای اجباری، از طریق ماندن در موقعیت ترسناک خودداری کند، بدون اینکه اتفاق وحشتناکی رخ دهد (این شیوه به عنوان پیشگیری از پاسخ شناخته میشود). فرد وسواسی در این زمان میآموزد که افکار ترسناکِ آنها محدود بهذهن هستند؛ همچنین یاد میگیرد که با افکار دلهرهآور چگونه مقابلهکند، بدونِ آنکه به رفتارهای تشریفاتی وابستهباشد. تمرینِ این روند بهمرور زمان باعث کاهش اضطراب میشود.
درمانگر و بیمار از ابتدای درمان برای بهبود فرد، متناسب با پرتکل درمانی به توافق میرسند و درمانگر، فرد را به تدریج از موقعیتهای اضطرابی پایینتر به موقعیتهای اضطرابی بالاتر هدایت میکند. برخی از افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی ممکن است با درمان شناختی-رفتاری موافقت نکنند زیرا اضطراب اولیهای در فرد ایجاد میشود که برایش ناخوشایند است. این مسئله را هم باید درنظر گرفت که درمان شناختی-رفتاری، قویترین ابزارِ دردسترس برای درمان انواع مختلف وسواس است.
دومین درمان موثر برای اختلال وسواس فکری-عملی، دارو درمانی میباشد.
دستهای از داروها (SSRI) هستند که مهارکنندهی بازجذب سروتونین هستند و برای درمان افسردگی و وسواس موثر واقع میشوند. بیماران با علائموسواسیِ خفیف تا متوسط، بسته بهترجیح بیمار، تواناییهای شناختی و سطح بینش بیمار، با روشهای شناختی-رفتاری یا دارودرمانی درمانمیشوند. بهترین درمانِ اختلال وسواس فکری-عملی، ترکیبی از رواندرمانی و دارو درمانی است به خصوص اگر علائم شدید باشد.
سومین درمانِ موجود در اختلال وسواس فکری-عملی، درمان عصبی-مغزی است.
برای بیمارانی که به رواندرمانی و دارو درمانی پاسخ نمیدهند، یک روش جراحی یا تهاجمی وجود دارد که موثر است اما به دلیل تعصبات تاریخی و تهاجمی بودن آن کمتر از این روش استفاده میشود.
نکته پایانی
به طور کلی حمایت از افرادی که با یک اختلال دست و پنجه نرم میکند از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی که با خانواده، دوستان یا مراقبان زندگی میکنند، حمایت عاطفیِ اطرافیان برای کمک به فرد وسواسی برای انجام تمرینهای خانگی برای مواجهه و تمرکز بر افکار، بسیار موثر است. درحقیقت حمایت اطرافیان از فرد باعث تقویتروحیه در او میشود و انگیزه لازم را برای پیگیری و ادامهدادن درمان پیدا میکند و پیشبینی کننده موفقیت در درمان است.
خودمراقبتی و داشتن یک سبکِ زندگی سالم میتواند توانِ فرد را برای مقابله با هرگونه اختلالی بالا ببرد. داشتن خواب کافی، خوردن غذاهای سالم، ورزش، گذراندن زمان بادیگران و روابطعاطفیایمن، استفاده از تکنیکهای آرامسازی مانند مدیتیشن، یوگا و ماساژ میتوانند بهکاهش استرس و اضطراب کمککنند.
خواب کافی را فراموش نکنید
نداشتن خواب راحت فقط باعث خستگی نمیشود! خواب کافی از کلافگی و پریشانی جلوگیری میکند و باعث داشتن تمرکز بیشتر در فعالیتهای روزانه میشود. انواع مختلف اختلالات خواب و بیداری وجود دارد که شایعترین آنها بیخوابی است. سایر اختلالات خواب و بیداری شامل آپنه انسدادی خواب، نارکولپسی و سندرم پای بیقرار است. در این دوره به تمامی این اختلالات و راههای درمان و جلوگیری از بروز مجدد آن پرداختهایم.
این مطلب فقط جنبهی آموزش و اطلاعرسانی دارد. پیش از استفاده از توصیههای این مطلب حتما با یک متخصص مشورت کنید. برای دریافت خدمات روانشناسی در زمینه رفع اختلال وسواس اینجا کلیک کنید.
منبع: www.psychiatry.org
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
نکات سریع برای خواب راحت
خواب REM چیست؟
استرس چیست؟ (علائم و راه های مدیریت استرس)
اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD چیست؟
اختلال شخصیت وابسته چیست؟ چرا بیش از حد وابسته دیگران میشویم؟
اختلال خواب چیست؟ علائم و راههای درمان اختلالات خواب
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سایت خوب با مقالاتی بسیار بی نظیری دارین